یه شب خوب
خاطرات یه شب سرد زمستونی با یه دوست خوب اینجا یه رستوران ترکیه تو خیابون سعدی- اول منوچهری اسم این غذا هم هست: لا معجون (ترکیبی از گوشت چرخ کرده و فلفل دلمه و گوچه روی نونی که تازه از تنور در...
View Articleپنکیک با طعم زرشک
امروز اینجا هوا 33 درجه بود باورتون میشه؟ انگار وسط تابستون بودیم . از گرما کلافه شده بودم به زور سعی کردم بخوابم بلکه کمی زمان بگذره بیدار که شدم کسی جز داداش کوچیکه و من خونه نبودیم حوصله ام هم سر...
View Articleعکس پشت تار :)
همیشه یکی از آرزوهام این بود که بتونم عکسی بگیرم که قسمت پشت تصویر تار باشه اما دوربین آماتورم همچین اجازه ای بهم نمیداد تا اینکه با یه ترفند و کمی فن آموزی از داداش کوچیکه و کمی دستکاری عکس به آرزوم...
View Articleعکس پشت سیاه
خب اینم اولین عکس پشت سیاه زندگیم البته باید حالا حالا ها تمرین کنم .خودم میدونم هویج پلو دستپخت مادرم
View Articleدوستانه
میدونم خیلی کم میام اینجا. میدونم خیلی کم مینویسم اینجا. میدونم از این عکسا حوصله خیلی هاتون سر میره ولی این عکس و میذارم تا دل علیرضا شاد شه . علیرضا میتونم بفهمم غمت چه جوریه حتی میتونم حسش کنم اما...
View Articleیه بعد ازظهر با داداشا
جمعه بعد از ظهر با داداشا تنها بودیم خونه دلم هم خیلی گرفته بود همش فکرم جاهایی میرفت که نباید میرفت و هی غصه میخورد برای همین زد به سرم که این کیک خوشگل و که مدت هاست تصمیم به درست کردنش دارم و درست...
View Articleسرشماری
برای سرشماری طرح پزشک خانواده اومده بودن دم در خونمون. مامان و داداش بزرگه شناسنامه و مدارک و بردن پایین آمار گیر یه مردِ حدودا 40 ساله بود شناسنامه پسرا رو میبینه و جلوی اسمشون مینویسه مجرد، بعد...
View Articleآخر هفته لعنتی
آخر هفته ای که تنهایی تو خیابونا قدم بزنی و با بغض برگردی خونه به چه درد میخوره ؟آخر هفته ای که کسی نباشه تا باهاش از ته دل بخندی و خوش بگذرونی به چه درد میخوره؟ آخر هفته ای که حتی مادرت حوصله دیدن...
View Articleمن بیچاره
دوستم زنگ زده میگه قلم دیشب خواب دیدم تو مامان و خاله هات اومدین خونه ما بعد هر وقت که تو یه کاری میکنی مامانم مثل همیشه هی میگه ایشالا عروسی قلم جااانم بعد شما همه به هم یه جوری زیر چشمی نگاه میکنین...
View Articleتاسکباب+یه خواهش
سلام بچه ها گفتم یه غذایی مهمونتون کنم و بعد یه درخواستی ازتون بکنم تازگی یه پیج تو فیس بوک باز کردم برای غذاهام به اسم ذائقه و تصویر هر کی دوست داره لایکش کنه البته این یه خواهشه چون اگه اعضاش به بیست...
View Articleبعضی روزها
گاهی وقتا تو زندگی آدم یه چیزایی پیش میاد که باعث می شه یه روزایی از هفته براش لذتبخش بشن مخصوصا وقتی اون اتفاق خوب به صورت روتین تو همون روز خاص تکرار بشن. و برعکسش هم هست روزایی که حتی از نزدیک شدن...
View Articleمن و در چوبی متروک
وقتی این در و دیدم یه جورایی خیلی دلم سوخت .با خودم فکر کردم یه روزی یه دستی با چه مهارتی اون و ساخته یه بنایی با چه حوصله ای اون و تو قاب دیوار جا گذاشته و سردرشو ساخته و بهش شکل و مدل داده .چه آدم...
View Articleیلدای 91
اینم از شب یلدای امسال8 تا عکس دیگه هست که اگه دوست دارین و وی - پی - ان هم دارین میتونید تو آدرس زیر ببینیدhttp://on.fb.me/UX2rzc
View Articleسی سالگی
سی سالگی مرزی که خیلی وقته منتظر رد شدن ازش بودم ولی یه جورایی هم از این رد شدن میترسیدم چون به محض رد شدن سال های بعدی به تندی برق و باد میرسن و خیلی زود میشی مثلا 35 ساله و من احساس میکنم زندگیم تو...
View Articleستاره دنباله دار
نمیدونم از کی ولی از وقتی یادم میاد ستاره دنباله دار برای من یعنی بستن چشم ها و به زبون آوردن یه آرزو. حالا میخواد تو فیلم باشه یا کارتون فرقی نمیکنه مهم اینه من حس کنم یه ستاره دنباله دار داره رد میشه...
View Articleحکایت بچه های خونه ما
دیشب ساعت 12:30 دقیقه بود دیدم گوشیم زنگ میخوره .نگاه کردم دیدم داداش کوچیکه امه (البته 18 سال طول عمر و 188 سانت طول قد داره اما خب هنوز تو خونه به جای اسمش بچه صداش میکنیم) رفتم جواب بدم قطع شد.بلند...
View Articleفرشته مهربونای خونه ما !!
رفتم پیششون دیدم دوتایی ( داداشا ) نشستن پشت مانیتور و دارن تند تند با حریف آنلاین شطرنج بازی میکنن. تعجب کردم که چقدر سریع این دوتا مهره ها رو جابجا میکنن و بینش هم کلی با هم حرف میزنن و بعد دوباره...
View Articleهر کی اومد تو زندگیت نابودش کن !
پنجشنبه غروب و دلی که کمی گرفته. تصمیم گرفتم برم بیرون قدم بزنم شاید باد زمستونی حالم و جا بیاره و کمتر فکر کنم و کمتر به صفحه خاموش موبایل نگاه کنم.دستام و گذاشتم تو جیبم و شالم و انداختم رو شونهام و...
View Articleیه روز خوب
دیروز از همراهی با یک جمع خوب (حوریه دوست دوران دبستانم که یه سالی هست تو فیس بوک پیداش کردم و دوستای عکاسش) و دیدن روستای زیبای دیوا و جاده محشر شیخ موسی واقعا لذت برم.شما هم اگه دوست دارین میتونید...
View Articleحوریه و لنز دوربین
ادامه پست قبلدیشب موقع ادیت عکسها با منظره ی جالبی روبرو شدم. اکثر عکسها دوتایی بودن. چرا؟ چون تا ما یک سوژه پیدا میکردیم، میدیدیم حوریه قبل اینکه ما لنزمون به سمت سوژه بچرخونیم رفته چسبیده به...
View Article
More Pages to Explore .....